از کدامین ورطه می آیی که این جانم  گرفت ؟
نور چشمانی که از نورش دو چشمانم گرفت

باده داری در نگاهت مست میسازی مرا؟
باده از انگور کفر است دین وایمانم گرفت ؟

من ز آغازم به دل تعلیم بودن داده ام
از چه علت لحظه ای بر اوج پایانم گرفت؟

سخت می آیی به دستانم ؟که جان را این چنین
بی زبان آمد کنارم عشق، آسانم گرفت؟

از چه ارزشمند هستی من ندانستم ولی
هر نگاهت بس گران است مفت و  ارزانم  گرفت

تا تو کمیابی به دنیا من چو #نادر میشوم
سرخوشم از عشق حسی کل بنیانم گرفت


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ آزاد مدرسه شاد Mark آپشن خودرو | گندم کار Jennifer لینک های پی بی ان pbn hacker-boys بلاگی برای سن فایل آی آر پلیمر